Print This Post Print This Post
تازه‌ها


يك بستر و چهار رويا،فريدون مجلسی

كودتا به روايت يرواند آبراهاميان

                         فریدون مجلسی

                           فریدون مجلسی

اخيراً روايتي تازه از كتاب كودتا نوشته يرواند آبراهاميان به ترجمه مترجم و ديپلمات و استاد نامدار دكتر عبدالرضا هوشنگ مهدوي از نشر البرز به دستم رسيد. كتاب تحليل و روايت تازه يي است از يرواند آبراهاميان درباره كودتاي 28 مرداد 1332 در سال هاي 93-1392 كه با فاصله يي اندك پس از انتشار آن به زبان انگليسي توسط چهار مترجم باسابقه به فارسي ترجمه و از سوي چهار ناشر به بازار نشر ايران عرضه شده است. همزماني انتشار اين كتاب با سر و صداي بسيار كه درباره انتشار اسناد جديدي در اثبات دخالت امريكا در كودتاي 28 مرداد اين تصور را پديد آورد كه روايت جديد آقاي آبراهاميان با بهره مندي از اطلاعات تازه معماهاي تازه يي را حل و ابهاماتي را روشن كرده است. در واقع نيازي هم به آنگونه توقعات از انتشار «اسناد جديد» نمي رود. جاي ترديد نيست كه وقتي ستيز ايران و انگليس توانست ستيز ايران و امريكا را هم در پي داشته باشد، طبيعتا اين دو قدرتِ همواره متحد جهاني از به زير كشيدن آن دولت و نخست وزير سرسخت و «سازش ناپذيرش» خشنود مي شدند و از آن حمايت مي كردند، تا شايد با جانشين «سازش پذيرش» به سازشي دست يابند. و باز جاي ترديدي در اين باره نيست زيرا پرزيدنت آيزنهار در گزارش سالانه خود به كنگره در پايان سال 1953 سقوط دولت مصدق را پيروزي بزرگي براي دولت خود ناميد. نمي دانم از اسناد تازه چه انتظار ديگري مي رود؟ در حالي كه درباره حمايت امريكا از رخداد 28 مرداد 1332 و جانشيني دولت زاهدي به جاي مصدق جاي ابهامي وجود ندارد! آقاي يرواند آبراهاميان نيز چنين قصدي براي رفع ابهام نداشته است. در حقيقت آبراهاميان كه خود بهره مند از مزاياي زندگي و استادي در امريكاست با سلطه يي كه به عنوان يك مورخ دانشمند درباره آن دوران دارد با بازنگاري تاريخ صنعت نفت ايران از اعطاي امتياز دارسي در سال 1280 شمسي تا فوران نخستين چاه نفت در 1287 شمسي و تاسيس شركت نفت انگليس و ايران و تحولات آن تا ابطال آن قرارداد و امضاي قرارداد جديد و آغاز مبارزات پس از جنگ جهاني دوم به رهبري دكتر مصدق براي ملي كردن نفت ايران، تشكيل جبهه ملي و همكاري با آيت الله كاشاني نخست وزيري مصدق، دادگاه لاهه، پيشينه نقش امريكا، سفر مصدق و سخنانش در شوراي امنيت و مذاكراتش در واشينگتن، قيام 30 تير 1331 و بازگشت مقتدرانه مصدق به قدرت، تا رخداد 9 اسفند 1331 و تدارك مقدمات كودتا، نقش انگليس و امريكا را در برنامه ريزي و به انجام رساندن كودتا شرح داده و اطلاعات لازم را گردآوري و ارائه كرده است و سپس به ميراث كودتا و ديكتاتوري منجر به سقوط شاه پرداخته و كتابنامه مفصلي هم ضميمه كرده است. كتاب آقاي آبراهاميان و اطلاعات ارائه شده در آن جالب و براي نسل من كه شاهد آن رخدادها بوده ايم يادآور همه رخدادهايي است كه از آنها نام مي برد. اما كتاب مسير و ديدگاه خاصي دارد و معتقد است در اين كتاب: «مي كوشد كودتا را قاطعانه در چارچوب منازعه ميان امپرياليسم و ناسيوناليسم، ميان جهان اول و جهان سوم، ميان شمال و جنوب، ميان كشورهاي صنعتي پيشرفته و كشورهاي عقب ماند وابسته به صدور مواد خام قرار دهد… از اين رو استدلال مي شود كه هرچند ايالات متحد امريكا و بريتانياي كبير براي توجيه كودتا از زبان جنگ سرد استفاده مي كردند، كه گفتمان مسلط آن دوران بود، اما نگراني عمده آنان از كمونيسم نبود بلكه از بازتاب هاي خطرناك ملي كردن نفت بود كه مي توانست در سراسر جهان داشته باشد…» و در جايي ديگر معتقد است كه سرنگوني مصدق به دليل سرسختي و آشتي ناپذيري او نبود «كتاب حاضر مي گويد سازش دست نايافتني بود…» در واقع آقاي آبراهاميان حضور شوروي و رفتارهاي آن كشور و حزب توده را به كلي از معادلات كتاب خود خارج مي كند. مي توان گفت نويسنده ضمن ارائه حقايق بسيار به عنوان يك متفكر چپ ديدگاه جانبدارانه يي دارد و در كتاب اثري از نقش و تاثير شوروي و سياست هايش ديده نمي شود! يا نقش آن همواره قابل توجيه است.

منبع:روزنامهء اعتماد

فرستادن این مطلب برای دیگران