نامهء آموزگارِزندانی،محمد بهشتیِ لنگرودی خطاب به محسنی اژهای
*به راستی چگونه میتوان اعتراضات مسالمت آمیز معلمان، دانشجویان، کارگران، روزنامه نگاران و دیگر اقشاری را که به منظور پیگیری مطالبات صورت می گیرد مخل امنیت ملی تلقّی کرد و برای بانیان و شرکت کنندگان در این اعتراضات مسالمت آمیز احکام سنگین صادر نمود؟
به نام خداوند جان و خرد
سخنگوی محترم قوه قضاییه جناب آقای محسنی اژهای
با سلام
در خبرها آمده بود که شما در یکصد و بیست و هفتمین نشست خبری خود در پاسخ به پرسش خبرنگاری که از برخورد با معلمان و کارگران گلایه کرده بود گفتهاید:
«ما با هیچ فردی با عنوان کارگر و معلم برخورد نمیکنیم بلکه کسانی که معلم و کارگر باشند از تخفیفاتی نیز برخوردار هستند.»
در ارتباط با بخش اول پاسخ شما به سهم خودم از اینکه با معلمان و کارگران به صرف معلم و کارگر بودن برخورد نمیکنید سپاسگزارم. احتمالا در دیگر نقاط دنیا ماجرا طور دیگری است و ما از این بابت قدردان شما مسئولان محترم قضایی هستیم!!
اما بخش دوم پاسخ شما این احتمال را تقویت میکند که گویی مقامات بالای قضایی از مصیبت هایی که خود برای فعالان جامعه معلمان ایجاد کردهاند بیخبر هستند. لذا جهت اطلاع شما به مصادیقی از برخوردهای صورت گرفته اشاره میکنم و قضاوت را به شما و افکار عمومی میسپارم:
۱- در تیرماه سال ۸۳ وزارت اطلاعات دولت اصلاحات که رئیس دولت آن امروز مورد غضب شماست، دو تن از نمایندگان معلمان را به جرم شرکت در تجمعات مسالمت آمیز معلمان بازداشت نمود و برای هر کدام پروندههایی تشکیل گردید و پس از بازجوییهای سخت و طولانی پروندهها مختومه اعلام شد.
۲- در ۲۳ اسفند ماه سال ۱۳۸۵ در دوران آقای احمدینژاد کسی که امروز مورد غضب شماست با حملهی گستردهی نیروهای امنیتی و لباس شخصی به تجمع مسالمت آمیز معلمان در مقابل مجلس صدها معلم زن و مرد مورد ضرب و شتم واقع شدند و برخوردهایی توهینآمیز که هرگز از حافظه معلمان پاک نخواهد شد صورت گرفت. در این روز صدها معلم شاغل و بازنشسته بازداشت شده و از میان آنها تعدادی از معلمان ایام نوروز را در زندان سپری کردند.
۳- رسول بداقی عضو هیئت مدیرهی کانون صنفی معلمان (تشکلی رسمی و قانونی که پروانه فعالیت و مجوز خود را از وزارت کشور جمهوری اسلامی اخذ کرده) به اتهام شرکت در تجمعات مسالمت آمیز معلمان به ۶ سال حبس تعزیری محکوم گردید و این حکم بدون هیچ تخفیفی عیناً اجرا شد. رسول بداقی هرگز مشمول آزادی مشروط نگردید و طی ۶ سال اسارت در زندانهای رجایی شهر و اوین حتی از یک روز مرخصی استحقاقی بهرهمند نشد، تاسفبار تر اینکه پس از درگذشت مادر گرامیش تلاشها برای شرکت در ختم مادر بینتیجه ماند و ایشان پس از سپری کردن کامل دوران حبس خود از زندان اوین آزاد گردید.
۴- اسماعیل عبدی عضو هیئت مدیرهی همان تشکل یکی دیگر از فعالینی است که با اتهامات مشابه به شش سال حبس محکوم شده است و علی رغم گذراندن بیش از ۳سال از دوران حبس خود از حق قانونی استفاده از آزادی مشروط محروم مانده است. ایشان نیز از مرخصی استحقاقی و استعلاجی محروم بوده است و با وجود داشتن سه فرزند که کوچکترین آنها سه سال و نیمه است و تنها شش ماه آغوش پدر را درک کرده کوچکترین تخفیفی شامل حال وی نگردیده است.
۵- سید محمود باقری عضو دیگر هیئت مدیرهی کانون صنفی معلمان نیز با همان اتهامات به ۵ سال حبس محکوم گردید و دوران اسارت خود را در زندان اوین گذراند.
۶- علی اکبر باغانی یکی دیگر از اعضای هیئت مدیرهی کانون صنفی معلمان در حالی دوران یک سال حبس و دو سال تبعید خود در زابل را سپری نمود که در دوران حبس و تبعید به بیماریهای متعددی مبتلا بودهاست، ایشان هم از تخفیفی در محکومیت بهرهمند نشد.
۷- محمد حبیبی عضو هیئت مدیرهی کانون صنفی معلمان طی دو مرحله بازداشت با برخورد شدید و ضرب شتم نیروهای بازداشت کننده مواجه بوده و برخلاف رویه و عرف پس از بازجویی به زندان تهران بزرگ منتقل شده است و این درحالی است که معمولا به جز در موارد خطرناک متهمان تا صدورحکم به قید وثیقه آزاد میگردند. محمد حبیبی در حال حاضر روزهای سختی را در زندان تهران بزرگ سپری مینماید.
۸- مختار اسدی عضو هیئت مدیرهی انجمن صنفی معلمان کردستان است، وی به یک سال حبس محکوم گردیده و مسئولان با آزادی مشروط او مخالفت کردهاند و ایشان آخرین روزهای حبس خود را بدون هیچ تخفیفی در زندان اوین سپری مینماید.
۹- سید هاشم خواستار عضو هیئت مدیرهی کانون صنفی معلمان خراسان نیز علیرغم بازنشسته بودن با برخوردهای توهینآمیز مواجه بوده است. تصویر ایشان که با دستبند و پا بند به تخت بیمارستان زنجیر شده است خود گویای اوج احترامی است که مسئولین قضایی برای این همکار بازنشسته و جامعه معلمان قائل بودهاند. ایشان تمامی مدت اسارت خود را بدون کم و کاست در زندان وکیل آباد مشهد گذرانده است.
۱۰- محسن عمرانی ، یکی از معلمان بوشهری است که مدت یک سال از حبس خود را در زندان بوشهر سپری کرده است. وی نیز از حق قانونی آزادی مشروط بیبهره بوده و بدون هیچ تخفیفی دوران حبس خود را به پایان رسانیده است.
۱۱- تعدادی از فعالان صنفی معلمان در تجمع مسالمت آمیز و بدون حاشیه هفته معلم سال جاری که مقابل سازمان برنامه وبودجه برگزار گردیده بود با ضرب و شتم بازداشت و با دستبند و پابند به شکل توهینآمیزی به زندان اوین انتقال داده شدند. این همکاران پس از آزادی به قید کفالت در انتظار برگزاری دادگاه به سر می برند.
۱۲- اینجانب نیز با عنوان سخنگو و عضو هیئت مدیرهی کانون صنفی معلمان تنها به دلیل فعالیت صنفی، طی چند حکم مجزا مجموعا به ۱۴ سال حبس محکوم گردیدم و به واسطه استفاده از ماده ۱۳۴ قانون و تجمیع احکام این مدت به ۵ سال تبدیل وکماکان دوران حبس خود را در زندان اوین سپری مینمایم. لازم به ذکر است که برای اینجانب نیز نه تنها هیچ تخفیفی اعمال نشده بلکه بخش عمده مرخصیهای خود را مدیون اعتصاب غذاهای مکرر و به خطر انداختن زندگی خود بودهام نه اجرای قانون مرخصی استحقاقی به زندانیان.
جناب اژهای موارد فوق تنها بخشی از مصادیق مجازاتهای حداکثری همکاران فرهنگی ما بوده، علاوه بر موارد مذکور همکاران بسیاری در تهران و شهرستانها مورد بیمهری دادگاههای انقلاب و نیروهای امنیتی و حراستهای آموزش و پرورش و هیئت های تخلفات اداری قرار گرفته اند و با احکامی همچون زندانهای کوتاه مدت، تبعید، انفصال از خدمت، کسر از حقوق و … مواجه شدهاند. که ذکر تمامی آنها از حوصله این نامه خارج است.
با این اوصاف کماکان این پرسش باقی است که حضرتعالی از اعمال کدام تخفیفات در حق همکاران فرهنگی سخن می گویید و برای ادعای خود چه مستنداتی دارید.
جناب آقای اژه ای تصور بنده این است که حضرتعالی و دوستان شما که با صدور چنین احکام سنگینی عرصه را برمعلمان تنگ کرده اید در تشخیص وتعریف امنیت ومصادیق اقدامات ضد امنیت ملی دچاراشتباه بزرگی شده اید.
به راستی چگونه میتوان اعتراضات مسالمت آمیز معلمان، دانشجویان، کارگران، روزنامه نگاران و دیگر اقشاری را که به منظور پیگیری مطالبات صورت می گیرد مخل امنیت ملی تلقی کرد و برای بانیان و شرکت کنندگان در این اعتراضات مسالمت آمیز احکام سنگین صادر نمود؟
آیا معلمان مخل امنیت ملی هستند یا کسانی که با حمله به سفارتخانه ها هزینه های سنگینی به جامعه تحمیل کرده اند؟
کدام یک از این دو گروه مشمول تخفیف دستگاه قضایی قرار گرفتهاند؟
آیا معلمان مخل امنیت ملی هستند یا کسانی که به جرم معاونت در قتل عمد و ماجرای کهریزک حیثیت نظام را ملکوک کرده اند ؟ کدام یک مشمول تخفیفات مورد ادعای حضرتعالی گشتهاند؟
آیا معلمان مخل امنیت ملی هستند یا نیروهای خودسری که حتی تجمعات قانونی را تاب نمی آورند و در مراسم رسمی مسئولان هم اخلال ایجاد می کنند؟
آیا معلمان مخل امنیت ملی هستند یا غارتگران بیت المال؟
آیا معلمان مخل امنیت ملی هستند یا کسانی که علیرغم سابقه شرارت، قتل، دزدی و آدم ربایی باز هم آزادانه جولان می دهند؟
نگاهی به صفحات حوادث روزنامه ها واخبار صدا وسیما بیندازید و ببینید چه کسانی موردتخفیف واقع شده اند؟
جناب اژه ای اینجانب به عنوان عضو کوچک جامعه فرهنگیان که سهم ناچیزی در دوران انقلاب و جنگ داشته ام و پس از آن نیز تلاش کرده ام تا درطی سالهای تدریس از هیچ کوششی برای اعتلای آموزش وپرورش و خدمت به آینده سازان این مرز وبوم غفلت ننمایم، در کنار وظایف شغلی، مشکلات و دغدغه های صنفی همکاران خود رانیز در حد توان دنبال کرده ام والبته هر کاری انجام داده ام را وظیفه انسانی و وجدانی خود دانسته و به آن افتخار می نمایم.
با این اوصاف خوشحال خواهم شد که مدیران ارشد قوه قضائیه و همچنین قضات معدودی که با صدور احکام سنگین برای فعالان صنفی و اجتماعی، عدالت طلبان و آزادیخواهان را به بند و رنج افکنده اند، گزارشی از سوابق مبارزاتی خود در رژیم گذشته و احکام احتمالی که رژیم برای ایشان صادر کرده ارایه نمایند تا افکار عمومی درک درستی از تفاوت شرایط قبل وبعد از انقلاب داشته باشند.
هرچند تحقیقات ابتدایی گواه این واقعیت تلخ است که برخی از کسانی که اکنون برسفره انقلاب نشسته اند و به زعم خود احکام انقلابی صادر می نمایند کوچکترین سابقه مبارزاتی در کارنامه آنان به ثبت نرسیده است و در واقع قاعدینی بودند که امروز مدعی انقلاب گشته اند.
محمودبهشتی لنگرودی
۹۷/۴/۱ زندان اوین