طرح كودتا؟ يا طرح كودكانه؟،علی میرفطروس
سازمان سیا:در آغاز عمليـّات، معلوم شد كه «همه چيز به اِشكال برخورد كرده است»!
كودتاي كمونيستها در چكسلواكي ( فوريه 1948)، پيروزيهاي كمونيستها در چين (1949) و سپس جنگ كُره (1950) اين نگراني را در ميان سياستمداران آمريكا تقويت كرد كه دولت مسكو نه تنها از طريق جنگ، بلكه از طريق بسترسازيهاي محلّي، ايجاد جمعيـّتها، احزاب و سازمانهاي داخلي و نفوذ در دولتها، ميتواند به توسعة نفوذ خود و سرانجام، تسلّط بر كشورهاي نفتخيز خاورميانه ادامه دهد.
در سال های 1953-1950 سازمان نوپای C.I.A هنوز كارائي و تجربه ای در عمليات خرابكارانه و تبليغات ضدكمونيستي نداشت، امّا جنگ كُره و تحـّولات جاري در ايران و هشدار روزافزون مأموران آمريكائي دربارة «خطر استيلاي وحشت سرخ بر ايران» باعث گرديد تا ترومنّ دموكرات در سال 1952 در يك تجديد نظر آشكار، «اقدام به جنگ به خاطر ايران» را در سرلوحة سياستهاي منطقهاي خود قرار دهد.
باتوجه به اخراج کارشناسان ومأموران انگلیسی وتعطیل سفارت وکنسولگری های آن کشور درایران(24مهرماه1331)،آمریکاوخصوصاً سازمان نوپای سیا، فاقدنیرو وتوان لازم برای انجام کودتادرایران بود.الن دالس(معاون سازمان سیا)درگزارشی به بیدل اسمیت(رئیس سازمان سیا)درتاریخ 28مارس 1951/ 7فروردین1330ازاین محدویت هاو دشواری های سازمان سیا درایران سخن گفت[1]
در9اکتبر1951/16مهرماه1331 مسئولان سازمان سیا دربارة«عملیّات درایران» تأکید می کردند:
-«سیا نمیتواند بر بحران سیاسی فوری در ایران تأثیر بگذارد، بحرانی که تنها با استفاده از روش دیپلماتیک حل و فصل میشود. مأموریت اصلی ما مقابله با فعالیتهای حزب کمونیست توده بوده. این مأموریت، تنها، معطوف به هشدار به مقامات ایرانی از خطرات کمونیسم بوده است».[2]
چندماه قبل از28مرادنیز مقامات آمریکائی ازبی کفایتی وعدم امکانات خود برای انجام کودتا درایران یادمی کردند[3]
بااین مقدمه،بایدگفت که سندمهمي كه از طرح كودتا براي سرنگوني دولت دكتر مصدّق در دست است، گزارش ويلبر (یکی ازطرّاحان اصلی پروژة كودتا) ميباشد[4]. گزارش ويلبر ابتداء در 80 صفحه در روزنامة نيويورك تايمز (16 آوريل و 18 ژوئن 2000) منتشر شد[5] و سپس متن كامل آن ـ در 169 صفحه ـ انتشار يافت[6] و به عنوان «سند بسيار مهـّم»، مورد توجـّه عموم پژوهشگران قرار گرفت. ويلبر به تاريخ، زبان و ادبيات فارسي آشنائي كامل داشت و كتابهائي دربارة باغهاي ايران و آثار و ابنية تاريخي ايران در دورة ايلخانيان و تاريخ معاصر ايران تأليف كرده بود. او در طرح «ت. پ. آژاكس»، مسئول امور تبليغاتي عمليـّات بود.
گزارش ويلبر روند تهية طرح و تدارك عمليـّات براي سرنگوني دولت مصدّق، نااميدي مطلق عوامل سازمان سيا در تهران و تصميم به توقّف عمليـّات را بازگو ميكند و علّت اصلي طرح عمليـّات را«ترس از كمونيسم و سْلطة حزب توده بر ايران» ميداند. ويلبر،بعدها، خاطراتش را در بارة مأموريـّت خويش در ايران منتشر كرد[7].
با وجود لحن محتاطانة ويلبر، گزارش او شتابزدگي در تنظيم طرحّ «ت. پ .آژاكس» و عدم پيشبينيهاي لازم در تداركات اساسي عمليـّات را آشكار ميسازد:
ـ اينكه: ويلبر و همكار انگليسي او، داربي شر فقط به مدت 17 روز (از 13 مه 1953 تا 30 مه 1953 = 23 ارديبهشت تا 9 خرداد 1332) بر روي طرح، مطالعه و كار كردند[8].
ـ اينكه سازمان سيا در آن زمان براي كمك به طرح «ت. پ. آژاكس»، هيچ عامل نظاميدر ايران نداشت و سرهنگ بازنشسته، عباس فرزانگان (افسر سابق مخابرات) نيز پيش از آن در هيچ عمليـّات نظامي شركت نكرده بود و در مورد وقايع پيش رو، هيچ چيز نميدانست[9].
ـ اينكه سازمان سيا براي اين نوع طرح عمليـّاتي، بينهايت فاقد آمادگي بود[10].
ـ اينكه سرلشكر زاهدي، فاقد هرگونه طرح دقيق يا سازمان و نفرات نظاميبود و هيچ يك از افسران مذكور در طرح را نميشناخت و لذا «نميشد روي سرلشكر زاهدي حساب كرد»[11].
ـ اينكه سرلشكر زاهدي تا ساعت 5/4 بعد از ظهر روز 28 مرداد، در يك خانة امـن، مخفي بوده[12].
ـ اينكه برخلاف پيشبينيهاي طرح ـكه شاه راكانون محوري عمليـّات ميدانست ـ در سراسر مذاكرات، شاه از همكاري با طـّراحان كودتا خودداري كرد بطوري كه «فشار بيامان بر شاه» ضرورت يافت[13].
ـ اينكه برخلاف پيشبينيهاي طرح، هيچ يك ازعلماي معروف مذهبي (مانندآیت الله بروجردي وآیت الله كاشاني) به درخواستهاي طـّراحان عمليـّات، پاسخ مثبت ندادند[14].
ـ اينكه در آغاز عمليـّات، معلوم شد كه «همه چيز به اِشكال برخورد كرده است»[15].
ـ اينكه با توجـّه به قطع كامل روابط ديپلماتيك بين ايران و انگليس، سازمان اطلاعاتي انگليس (MI6) غير از چهارـ پنج تَن (برادران رشيديان و دو خبرنگار روزنامة اطلاعات، علي جلالي و فـّرخ كيواني) فاقد نفرات، امكانات و اطلاعات لازم در ايران بود.
ـ اينكه تعداد مأموران در مقـّر فرماندهي عمليـّات (نيكوزيا) فقط 2 مأمور و 2 ماشين نويس بودند كه در نگاه اول، بسيار شگفتانگيز مينمود و ارتباط مركز فرماندهي عمليـّات (نيكوزيا) با تهران، با تأخيرهاي فراوان همراه بود.[16]
اینکه طرح سرهنگ حسن اخوی(مغزمتفکرکودتاچیان)به ستادعملیّاتی سازمان سیا«بسیاررقّت انگیزوناکافی»بودوسخنان او،مبنی برفتح دوساعتة اهداف نظامی درتهران،«یک حرف مُزخرف بیش نبود»[17] … همه و همه نشان ميدهند كه طرح سازمان سيا، بيشتر به يك طرح كودكانه شبيه بود تا به يك طرح دقیق كودتا، و بهمين جهت، شكست آن محتوم و مُسلّم بود.
باآگاهي از اين موانع و مشكلات وبا توجـّه به انحلال مجلس توسط مصدّق(که درطرح کودتاپیش بینی نشده بود)،آیاطرح موازی دوم،مبني برصدورفرمان عزل مصدّق توسط شاه،جایگزین طرح اولیّه گردیده بود؟
_____________________________
پانویس ها:
[1]ـ https://history.state.gov/historicaldocuments/frus1951-54Iran/d11
[2]ـ https://history.state.gov/historicaldocuments/frus1951-54Iran/d48
[3]ـ https://history.state.gov/historicaldocuments/frus1951-
54Iran/d170
[4]– Wilber, Overthrow of Premier Mossadeq of Iran (November 1952-August 1953). Central Intelligence Agency, March 1954
3- htttp://www.nytimes.com/library/world/mideast/041600iranـciaـindex.html
[6] – HYPERLINK “http://www.crytome.org/ciaـiran/all.html
www.crytome.org/ciaـiran/all.html ;http://www.gwu.edu/ ~nsararchiv/NSAEBB28/s-orig.Pdf
[7]– Adventures in the Middle East : Excursion and Incursions, Princeton, 1986
[8] – Wilber, Chapter 2, p. 5
[9] – Wilber, appendix D, p. 3
[10]– Wilber, appendix D, p. 2
[11] – Wilber, appendix D, p. 3
[12] – Wilber, Chapter 8, p. 69
[13] – Wilber, Chapter 5, appendix B, p. 2 ; Chapter 10, p. 88.
[14] – Wilber, Chapter 10, p. 91
[15] – Wilber, Chapter 7, p. 44
[16] – Wilber, Chapter 10, p. 85
[17] – Wilber, appendix D, pp. 7-8