در آرزویِ آفتاب،جهانگیر صداقت فر
ما همچنان در اتاقکِ دیر خواب
در انتظارِ طلیعهی آفتاب
خمیازه میکشیم،
بی آن که همّتِ برخاستن کنیم
و نقابِ سال دیده را
ز قابِ پنجره بربیافکنیم
تا نور
رخصتِ حضور بیابد.
ما–
مألوفِ شب کوریِ خویش–
به آهنگِ زوالِ ظلمت
کمر بر نبستهگانیم؛
و چونان که خیلِ کاهلانِ غفلت زده
چشم انتظارِ معجزه
خمیازه میکشیم
و نوبتِ سپیده دمان را
همچنان
استخاره میکنیم.
***
فراسویِ دریچهی کور
شطِ شکوهِ نور
خروشنده در گذر است،
هر آن گه
که ز دیدهی خوابناک
پرده برفکنی.
تیبوران- ۱۰ جولای ۲۰۲۲