دوشعر از یغما گلرویی
1
به شانه هایم زدی
تا تنهاییم را تکانده باشی
به چه دل خوش کردی؟
تکاندن ِ برف از شانه های آدم برفی
2
از «شریعتی» به« شیخ فضل الله» رسیدیم
تا «جلال آل احمد» رفتیم و
از «انقلاب» گذشتیم…
تمام راه را اشتباه آمده بودیم،
آزادی،
آنسوی چراغ قرمزها بود…