رهبران جبهۀ ملّی و دکترشاهپوربختیار
اشاره:
انقلاب 57 و مواضع روشنفکران و رهبران سیاسی ایران تاریک ترین لحظه یا لحظات تاریخ معاصر ایران است.این مواضع نشان دادکه رهبران سیاسی آن روزِ ایران تاچه اندازه از آینده نگری دور و بیگانه بودند؛آینده نگری ای که وجه مشخّصۀ رهبری و روشنفکری به شمار می رود.این مواضع به ما می آموزدکه نباید فریفتهء«تودۀ عوام»یا«عوام توده ای» بود و حقّانیّت تاریخی رهبران و روشنفکران واقعی دیر یا زود آشکارخواهدشد…دریغا که پیروزیِ نظری دکترشاهپوربختیار پس ازمرگش بود و…
تنها با فروتنی و نقدِ عملکردِ روشنفکران و رهبران سیاسیِ دیروز؛معمارانِ تباهیِ امروز می توان ایرانی آزاد ، آباد و سکولار را بنا کرد.
***
17و18 دی ماه1357
جبهۀ ملی:
تُف بر چهرۀ خودفروختۀ بختیار
خبرنامۀ جبهۀملی ایران در شماره های ۵۹ و 60 (17و18دی ماه)،مقالات اساسی خود را به حملاتِ سنگین به یار سابقِ خود[دکترشاپوربختیار] اختصاص داد و با شعارهایی چون«ننگ بر سازشکارِ خودفروخته»،«ملت ایران خواهان تغییرات بنیادی است،نه جابجایی مهره ها»،درمقالاتی زیر عنوان «دکتر بختیار،از آن طرف راه نیست» و «خیانت منطق نمی پذیرد»،عملِ بختیار را به صحنهء جنگ جمل و رو در رو قرار گرفتن طلحه و زُبیر با امیر المومنین علی تشبیه کرده و نوشت:
«آقای دکتر بختیار،موضع سیاسی شما جایی است شبیه و نظیر شریف امامی و ازهاری و هویدا و دیگران و اجرای تشریفات صدارت شما همان است که در بارهء سایر نخست وزیران تحقّق یافته است…توفیق دکتر بختیار،امری محال و ممتنع است.»
در مقالهء جبهۀ ملی نوشته شد:
«هر کس از راه پاک و روشن نهضت منحرف شود، به ملت خیانت کرده است و خیانت استدلال نمیپذیرد. سازشکاران همیشه برای سازش خود بهانههایی دارند، بهانههایی که عاشقان استقلال و آزادی بر آنها تف میاندازند (و نیز)بر چهره سازشکارانِ بهانهتراش…. دیوارهای خیابانهای وطن، پوشیده از قضاوت است. قضاوت خونخواهان و مرثیهسازان،قضاوت بازماندگان شهیدان و رایدهندگان راستین…
بختیارها باید به خیابانهای شهر بیایند تا طعم تلخِ نفرت را بچشند… این انقلاب بزرگ ملت ایران چیزی نیست که به بازی گرفته شود…این انقلاب فقط و فقط سرنگونی نظام سلطنت استبدادی را میخواهد و این دقیقاً همان چیزی است که رهبر پایدار و ثابت قدم ملت آیتالله العظمی خمینی بارها گفته است،آشکارا گفته است،سازشکار نمیخواهد،مقام طلبِ بزدلِ ریاکار نمیخواهد.این انقلاب تنها انهدام کامل نظام استبدادی زیر سلطه را میطلبد و بس».
پنجشنبه پنجم بهمن ۱۳۵۷
سنجابی تظاهرات طرفداران بختیار را محکوم کردند
دکتر کریم سنجابی امروز با صدور بیانیهای با ضدمردمی خواندن تظاهرات طرفداران قانون اساسی آن را محکوم کرد. در این بیانیه آمده است:
«بار دیگر استبدادیان به راه افتادهاند تا با همان شیوههای قدیمی برگزاری تظاهرات رستاخیزی و اجبار و ارعاب و فریب مردم اینبار تظاهراتی به نام دفاع از قانون اساسی ایران به راه اندازند. عناصر و محافلی که در ۲۵ سال گذشته با تجاوزات مستمر خود قانون اساسی ایران را پایمال کردهاند، اکنون به عنوان آخرین عمل خود به منظور بیاعتبار کردن میراث بزرگ انقلابیون مشروطه میخواهند از آن به عنوان وسیلهای برای دفاع از دستگاه استبداد غیرقانونی و غیرمشروع استفاده کنند. عصاره قانون اساسی ایران اصل حاکمیت ملی و سپردن سرنوشت مردم به خودشان میباشد…».
کریم سنجابی در این پیام از ایرانیان خواست که بیش از هر زمان نسبت به سرنوشت کشور از خود مسئولیت نشان داده و در تظاهرات ضد مردمی به هر عنوان و شعار که سازمان داده شوند شرکت نکنند.
وی بیانیه خود را اینگونه به پایان رساند: «در حد امکان از رفتن به مسیرهای این نوع تظاهرات و یا حضور در آنها احتراز جویید. امیدوارم که با ابراز هوشیاری و دقت انقلابی از جانب همه مردم، آخرین پایگاههای استبداد و استعمار در این مملکت مضمحل گردد و شرایط مساعد برای ابراز اراده ملت، عاری از هر نوع ابهام و اعمال فشار و زور فراهم گردد تا آرمانهای پاک پیشگامان انقلاب مشروطه و رهبر نهضت ملی ایران دکتر محمد مصدق به خود جامه عمل بپوشد.».
آیتالله طالقانی نیز با صدور اطلاعیهای با ضد اسلامی و خلاف شرع خواندن این تظاهرات از مردم خواست که به تماشای این تظاهرات نروند. آیتالله طالقانی در اعلامیه خود گفت:
«شرکت افراد و خانوادههای ارتشی در تظاهرات ضد اسلامی و مردمی که رژیم این روزها در گوشه و کنار شهر به راه انداخته، دور از موازین انسانی و خلاف شرع انور است
سه شنبه نوزدهم دی ماه ١٣٥٧
دکتر سنجابی:
حکومت ایران باید اسلامی باشد
دکتر سنجابی در مصاحبهای که امروز در جراید تهران چاپ شد، جریان دیدار خود با آیتالله خمینی را توضیح داد. دکتر کریم سنجابی دبیر کل جبهه ملی ایران گفت:
«من ابتدا به عنوان یک مسلمان و یک ایرانی حضور حضرت آیتالله خمینی که امروز تمام حرکات ایران زیر نظر ایشان قرار دارد، رسیدم و گفتم همانطور که هر فرد مسلمان روزی چند بار خدا را به شهادت میگیرد.
من خدا را به شهادت میگیرم که با هیچ سیاست خارجی بهطور مستقیم یا غیرمستقیم ارتباط ندارم و در هیچ جمعیت سری یا غیرسری ارتباط ندارم و با مقامات دولتی و با دربار ایران گفت و گو و مذاکره نکردم. برای این به اینجا آمدهام تا آنچه را تشخیص میدهم بیان کنم و موضع جبهه ملی را برای شما تشریح کنم.»
من این طرح سه ماده را به خط خودم نوشتم و خدمتشان فرستادم. ایشان به خط خودشان، واژه استقلال را به آن اضافه کردند. آنوقت امضا کردم و فردای آن روز فرستادم خدمتشان و گفتم این نوشته به عنوان سند خدمت شما بماند تا دستورالعمل ما باشد.
گفتند این سه ماده را اعلام کنید. من به حیاط بیرونی آمدم و در یک جمع صد نفری که آنجا حضور داشتند برای اولین بار این متن قرائت شد و با صدای تکبیر حضار بدرقه شد. ما در این اعلامیه گفتیم:
1- سلطنت کنونی ایران با نقض مداوم قانون اساسی و اعمال ظلم و ستم و ترویج فساد و تسلیم در برابر سیاست های بیگانه فاقد پایگاه قانونی و شرعی است.
2- جنبش ملی اسلامی ایران نمیتواند با وجود بقاء نظام سلطنتی غیرقانونی با هیچ ترکیب حکومتی موافقت نماید.
3- نظام حکومت ملی ایران باید بر اساس موازین اسلام و دموکراسی و استقلال به وسیله مراجعه به آرای عمومی تعیین گردد.
سنجابی در بخش دیگری از سخنان خود درباره دولت بختیار گفت: «در مقابل این حرکت انقلابی پادشاه مستبد و حامیان بینالمللی او اکنون دست به توطئه تازهای زده و تصور نمودهاند با استفاده از محکومترین وسایل تبلیغاتی و از طریق عناصر سازشکار با تغییر کابینه و ظاهرسازیهای دیگر می توانند جنبش مردم میهن ما را منحرف سازند».
وی افزود: «ادامه نظام سلطنت استبدادی و غیرقانونی به هیچوجه مورد قبول مردم ایران نیست و مادام که این وضعیت ادامه پیدا کند، هیچ راهحلی برای خروج از بحران کنونی کشور متصور نمیباشد».
از سنجابی سوال شد اگر بعد از خروج شاه، دولت حاضر دست به همهپرسی یا انتخابات آزاد بزند، مورد موافقت شما خواهد بود یا نه؟ سنجابی گفت: «به هیچ وجه این دولت را برای انجام چنین انتخاباتی صالح نمیبینم».
وی در جای دیگری از سخنان خود گفت: «فرم ظاهری حکومت،مورد نظر نیست، آنچه مهم است، محتوای یک حکومت ملی است. چه بسا جمهوریها هست که از سلطنت استبدادی مستبدتر است و چه بسا سلطنتهایی که بهتر از جمهوری است. بنابراین آنچه را که طالبش هستیم، حاکمیت ملی و یک حکومت مردمی واقعی است».
در همین روز بخشهایی ازمصاحبه دکتر سنجابی با تلویزیون فرانسه نیز در جراید کشور درج شد. رهبر جبهه ملی در این مصاحبه گفته است:
-«پیوند بین جبهۀ ملی و روحانیون مخالف رژیم راه حل مناسبی برای ملت ایران است و هیچگونه خطری در بر ندارد.» وی افزود: «نود و هشت درسد ملت ایران مسلمانند و الزاماً حکومت آن نیز باید اسلامی باشد و خیال می کنم در این مورد بین آنچه که من می گویم و آنچه که امام خمینی اظهار می دارند اختلاف زیادی وجود نداشته باشد.».
چهارشنبه چهارم بهمن ۱۳۵۷
بشارتنامۀ جبهۀ ملی به مناسبت ورود آیت الله خمینی به کشور
روابط عمومی جبهۀ ملی به مناسبت ورود آیتالله خمینی بشارتنامهای انتشار داد و در آن ضمن ستایش از عزم راسخ و اراده ایشان خطاب به ملت ایران نوشت: «حق است که اینک صدای هلهله ملتی را به گوش جهانی برسانیم و این بزرگ را چنان که شایسته و بایسته است گرامی بداریم.خمینی که بخاطر ذات رهایی انسان میجنگد و بخاطر بازآفرینی معرفت و معنویت بشر به میدان آمده، سپاس نمیخواهد، تقدیر و تشویق نمیطلبد، ما تنها بخاطر رضای دل خویش عزیزش میداریم و بخاطر رضایت تاریخ.حفاظت و حراست جان خمینی به همت سربازان وطن به معنی تجدید میثاق مقدس میان سپاه میهن است و همه خانواده ایشان، میثاق اجزای ملتی که به ضرب شلاق استعمار و استبداد اسیر پراکندگی شده بودند.»
روابط عمومی جبهه ملی در پایان این بشارت نامه چنین خواسته است: «با نظمی که اعجاب و تحسین همگان را برانگیزد و نشانی از فرهنگ متعالی ما باشد از ایشان استقبال میکنیم.»
مطلب مرتبط :
روشنفکران و رهبران سیاسیِ دیروز؛معمارانِ تباهیِ امروز