Print This Post Print This Post
مقاله‌ها و مصاحبه‌ها


کلیدر؛صدای انقراض ایلات،علی میرفطروس

از دفترِ بیداری ها و بیقراری ها

 کلیدر؛صدای انقراض ایلات 

7آبان ماه 1377/ 29 اکتبر1998

مهدی جان من*

مدتی است که می خواهم برایت بنویسم امّا این زندگی پُر وصله و پینه،امانِ نوشتن را از من سلب کرده است.تو به خوبی می دانی که من و ما دیگر در سن و سالی نیستیم که بخواهیم یا بتوانیم پُرتوش و توان دراین تیغ زارِ زندگی بدَوَیم و به علایق فردی خویش پاسخ دهیم.در یک کلام،به طورِ اسارت باری «مشروط به شرایط» هستیم.با اینحال،عمیقاً آرزو می کنم که «انتهای سرنوشت  اینجا نباشد»…

همانطورکه نوشتم،من هیچگونه تجربه و صلاحیّتی در کارِ قصّه و رُمان ندارم.علایق اساسی من-چنانکه می دانی-تاریخ و شعر است و لذا در حوزۀ داستان باید بگویم که من از منظرِتاریخ به قصه نویسیِ امروز نگاه می کنم.

من که تاریخ ایران را« تاریخ ایل ها»دانسته ام،تأثیر ایل ها و قبایل بر فرهنگ و ادبیّات و اخلاقیّات ما را بسیار اساسی می دانم و خصوصاً معتقدم که ادبیّات داستانی ما تا این اواخر-عموماً-تحت تأثیر فرهنگ و مناسبات ایلی-روستائی بوده و تقریباً از مسائل شهر و شهر نشینی-که بسترِ جامعۀ مدنی است-به کلی دور بوده است…به عبارت دیگر،ادبیّات داستانیِ ما بازتابِ مناسبات شهر و شهرنشنی نبود بلکه -به طورِ آشکاری-ضد تجدّد بود…بگذار نظراتم را با بزرگ ترین و معروف ترین رمان سال های اخیرِ ایران،یعنی رمان «کلیدر» دقیق تر بگویم:

من خودم دو-سه بار این رُمان ده جلدی را مطالعه کرده ام(البته هر بار از زاویۀ خاصی).با اینکه کلیدر از نظر غنای واژگان و تصویرسازی و شخصیّت پردازی  کم نظیر یا بی نظیر است،با اینحال،به نظرِ من،کلیدر یک رُمان ضدِّ تاریخی است.به این معنا که قهرمانان داستان(گُل محمد و خان عمو)در راستای مناسبات نوین اجتماعی نیستند،بلکه ایلیاتی های راهزنی هستند که بر ضد مناسبات جدید اجتماعی و علیه استقرار قوانین مدنی و نهادهای شهری(ژاندارمری،شهرداری و…)برای احیا یا ادامۀ مناسبات ایلی-قبیله ای مبارزه می کنند؛به یاد بیاور که آغازِ داستان کلیدر با کشتنِ یک ژاندارم(یعنی،عامل استقرار قانون و نظم نوین اجتماعی) و پنهان کردن پوتین های او در خانوادۀ «گُل محمد»آغازمی شود.

در کلیدر،دولت آبادی فاصلۀ بین خود و قهرمانان اصلی داستانش را از یاد می برَد و با آنان همدل و همراه می شود بدون آنکه از خود بپرسد که:گُل محمد و خان عمو برای استقرار چه جامعه و یا کدام مناسبات اجتماعی  مبارزه می کنند؟

از این گذشته،حضور«ستّار»(که گویا از فراریان فرقۀ دموکرات آذربایجان است) و خصوصاً«فلاش-بک»های دولت آبادی در یادآوری حملۀ ارتش ایران برای نجات آذربایجان(21 آذر 1325)بسیار جانبدارانه- و حتّی غیر واقعی و اغراق آمیز-است و جنبۀ سیاسی-ایدئولوژیکِ داستان را پُر رنگ تر می کند…در واقع،کلیدر،صدای انقراض ایلات در تاریخ معاصر ایران است.

___________

*به مهدی اخوان لنگرودی

 

 

 

فرستادن این مطلب برای دیگران