بدرالزمان قریب، زنی که زبانی را زنده کرد
بدرالزمان قریب گرکانی، زبانشناس و تنها زن عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی، روز سهشنبه پنجم مرداد، در ۹۱ سالگی در تهران درگذشت.
او بیش از نیم قرن تلاشهای حرفهای خود را وقف شناساندن و آموزش یکی از مهمترین زبانهای ایران باستان کرد.
مرتضی قاسمی، سخنگوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در این باره به رسانههای ایران گفت: “گویا ایشان هم از قربانیان کرونا بودند.”
غلامعلی حداد عادل، رئیس این فرهنگستان نیز در پیام خود برای درگذشت قریب نوشت که او “به خاندانی اصیل و فرهیخته تعلق داشت، در حوزه زبانهای باستانی ایران صاحب شهرت و اعتبار جهانی بود و از مفاخر علمی کشور به شمار میآمد.”
ژاله آموزگار نیز درباره قریب گفته بود که او دانش خود را “آسان به دست نیاورد” و «”ضمن برخورداری از استعداد ذاتی، با پشتکار از قلهی دانش بالا رفته” بود، با این حال، “رخدادهای خوب زمانه هم با او یار بود.”
از خانوادهای اهل ادبیات
خانواده بدرالزمان قریب اصالتا اهل روستای گرکان در شهرستان آشتیان در استان مرکزی بود، اما خودش سال ۱۳۰۸ در تهران به دنیا آمد: “من بعد از گرفتن دیپلم طبیعی از ادامه تحصیل در آن رشته باز ماندم. تا اینکه فرصتی پیش آمد و به ادبیات فارسی علاقهمند شدم.”
بدرالزمان قریب از نوادگان شمسالعلمای قریب گرکانی بود که علاوه بر تحصیل علوم دینی، کتابهایی را درباره ادبیات فارسی و عربی و همچنین تاریخ ادبیات و خطاطی نوشته بود.
او در همان نوجوانی علاوه بر خواندن آثار ادبی کلاسیک مثل دیوان حافظ، شاهنامه، مثنوی و آثار نظامی گنجوی، گاهی شعر هم میسرود، تا این که در سال ۱۳۳۳، در آزمون ورودی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران پذیرفته شد.
قریب در دانشگاه تهران شاگرد کسانی چون محمد معین، ابراهیم پورداوود، پرویز ناتل خانلری، بدیعالزمان فروزانفر، محمدتقی مدرس رضوی، جلالالدین همایی و ذبیحالله صفا بود.
دوران دانشجویی او در سالهای پس از کودتای ۲۸ مرداد بود و قریب علاقه ویژهای به مصدق داشت: “قصیدهای برای ایشان [مصدق] سرودم که توسط دکتر عبدالکریم قریب، به دکتر مصدق رساندم. ایشان هم عکسی را با ذکر نام من و تاریخ و امضا برای من ارسال کردند.”
در سال ۱۳۳۶ مدرک لیسانس زبان و ادبیات فارسی را از دانشگاه تهران اخذ کرد و پس از یک سال برای تحصیل در زبانهای باستانی ایران با گرفتن یک بورسیه از دانشگاه پنسیلوانیا عازم آمریکا شد. او از گروه زبانشناسی و خاورشناسی دانشگاه پنسیلوانیا مدرک فوق لیسانس گرفت و به مدت یک سال نیز در دانشگاه میشیگان مشغول به تحصیل آواشناسی شد.
او همچنین علاوه بر زبان سانسکریت، زبانشناسی هند و اروپایی را نیز آموخت. در این دوره با جورج کامرون نویسنده کتاب “تاریخ عیلام” و والتر هنینگ، استاد دانشگاه برکلی آشنا شد و در نهایت مدرک دکترای خود را با دفاع از پایاننامهای با عنوان “تحلیل ساختاری فعل در زبان سغدی” به دست آورد.
پس از فارغالتحصیلی در آمریکا، به ایران بازگشت و بعد از یک سال در دانشگاه شیراز با رتبه استادیاری مشغول به کار شد: “همیشه فکر میکردم که باید به ایران بازگردم و دانستههایم در این سرزمین بارور شود.”
این استاد دانشگاه به مدت چهار سال و نیم در گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز فارسی باستان، پهلوی و تاریخ زبان فارسی تدریس کرد و بار دیگر با دریافت فرصت مطالعاتی به آمریکا رفت.
در آمریکا مدتی را به عنوان استاد مدعو در دانشگاه یوتا زبان فارسی درس داد و یک ترم نیز به عنوان محقق در دانشگاه هاروارد پژوهش کرد و دوباره به دانشگاه شیراز بازگشت.
بنیانگذار آموزش زبان سغدی در ایران
قریب وقتی برای بار دوم به ایران بازگشت، گروه زبانشناسی همگانی و فرهنگ و زبانهای باستانی در دانشگاه تهران تازه تاسیس شده بود.
او در سال ۱۳۵۰ به دانشگاه تهران منتقل شد و نخستین کرسی آموزش زبان سغدی را در این دانشگاه تاسیس کرد: “وقتی کار را شروع کردم سغدی نه متن داشت و نه دستور و نه واژهنامه و من مجبور شدم همه کارها را خودم در کلاس انجام دهم.”
زبان سُغدی از زبانهای قدیمی آسیای میانه و ساکنان منطقه فرارود واقع در میان آمودریا و سیردریاست. بدالزمان قریب از زبان سغدی به عنوان “زبان فراموششده جاده ابریشم” نام میبرد. این زبان اکنون در واحدهای درسی گروه فرهنگ و زبانهای باستانی گنجانده شده است.
قریب همچنین “فرهنگنامه سغدی” به سه زبان سغدی، فارسی و انگلیسی را نوشت. او برای نگارش این فرهنگ فقط ده سال به جمعآوری واژههای مختلف سغدی از متون مختلف بودایی، مانوی و مسیحی کرد: “از نظر ریشهشناسی هم اطلاعاتی به آنها اضافه کردم.”
به طور کلی، مدارک زبان سغدی، به ویژه متونی که در چین و ترکستان چین کشف شده، متون دینی هستند، زیرا اغلب مهاجرنشینهای سغدی در خاک چین و در طول راه ابریشم، پیرو دینهای بودایی، مانوی یا مسیحی بودند.
“فرهنگنامه سغدی” پس از انتشار به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران از دولت این کشور جایزه گرفت.
این پژوهشگر زبانهای باستانی ایران، علاوه بر این، کتابهای “تحلیل ساختاری فعل در زبان سُغدی”، ترجمه “زبانهای خاموش” نوشته یوهان فریدریش (با همکاری یداللّٰه ثمره)، ترجمه “وسنتره جاتکه، داستان تولد بودا به روایت سُغدی”، “تاریخچه گویششناسی در ایران”، “مطالعات سُغدی” (مجموعه مقالات)، “کشف کتیبه پهلوی در چین” و کتاب “پژوهشهای ایرانی باستان و میانه” (مجموعه مقالات) را منتشر کرده است.
او همچنین کتابی از جد خود، شمسالعلمای قریب گرکانی با عنوان “قطوف الربیع” شامل اصول فقه به شعر عربی را منتشر کرد.
بدرالزمان قریب در سال ۱۳۷۷ به عنوان عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی و در سال ۱۳۷۸ به سمت سرپرست گروه گویششناسی در این فرهنگستان انتخاب شد. او در سال ۱۳۸۳ نیز مدیریت گروه زبانهای ایرانی فرهنگستان را بهعهده گرفت.
همچنین بدرالزمان قریب بیش از دو دهه عضو شورای علمی مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی بود. کاظم موسوی بجنوردی، رئیس این مرکز گفته که قریب “تمام مشکلات مربوط به فرهنگ و زبانهای باستانی بهویژه زبان و ادبیات سُغدی را برای ما رفع میکرد چون بهندرت در جهان کسی را میتوان سراغ گرفت که به این زبان باستانی مشکل و پیچیده، چنین دانشی داشته باشد.”
سازمانها و نهادهای مختلف بارها از قریب با برگزاری بزرگداشتهایی ستایش کردند. در سال ۱۳۷۷ انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و در سال ۱۳۸۱ سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران با معرفی به عنوان “چهره ماندگار” از او تقدیر کردند.
در دی ماه ۱۳۸۷، هفدهمین قالیچه ابریشمی جایزه ادبی تاریخی بنیاد موقوفات محمود افشار به او اهدا شد و چند سال پیش نیز فیلم مستندی درباره زندگی و آثار بدرالزمان قریب با عنوان «با زبان خاموش» ساخته شد.
“جشننامه بدرالزمان قریب” نیز به کوشش زهره زرشناس و ویدا نداف با مقالاتی از کسانی چون ژاله آموزگار، ابوالقاسم اسماعیلپور، ایرج افشار و منوچهر ستوده، از سوی نشر طهوری منتشر شده است.
منبع:بی بی سی