افشای نیّت استالین به خودمختاری آذربایجان
از عضویت در موسسات شرقشناسی شوروی
تا تبعید اجباری و آوارگی در اروپا
«در خانهی همسایهها» بُرشی از خاطرات رسولزاده در سه دههی نخست قرن بیستم و مشتمل بر خاطرات او از انقلاب ۱۹۰۵، اشغال آذربایجان به دست بلشویکها، بازداشت رسولزاده، تبعید به مسکو، زندگی در مسکو، فرار از مسکو و خاطرات او از استالین در انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ و پس از آن است. تحولات ایران بخشی از دلمشغولیهای دائمی رسولزاده از انقلاب مشروطیت تا پایان عمرش در ۱۳۳۴ بود. از این رو، در برگهایی از این کتاب، خاطرات مرتبط با ایران را هم نوشته است. خاطرات رسولزاده نمونهای روشنگر دربارهی انقلابهای روسیه، سیاست شوروی دربارهی ایران، و مناسبات روسیه با قفقاز در دهههای نخستِ قرن بیستم است.
در خانهی همسایهها، محمد امین رسولزاده، ترجمهی فرهاد دشتکینیا، چاپ اول، تهران: نشر علم، ۱۴۰۰
نخست، سیاست دولت شوروی درباره ایران که از زبان استالین نقل میشود که از همان ابتدا شوروی چه نوع سیاستی را قصد داشت در مقابل ایران اتخاذ کند. از طرف دیگر اشاراتی که به انقلاب مشروطه ایران دارد، همانطور که میدانید رسولزاده از چهرههای موثر مشروطه دوم ایران بود که به انتشار روزنامه «ایران نو» دست زد.
او با شرح نگاهی که رسولزاده به فعالیت موسسات شرقشناسی شوروی داشت، ادامه داد: وقتی موسسات شرقشناسی در شوروی با اهداف مشخص در حال شکلگیری بود، رسولزاده در تبعید اجباری است و یکی از گزینههای اصلی عضویت در انجمنها و موسسات شرقشناسی است، اما او وقتی درمیبابد که هدف از تاسیس این موسسات بیش از این که علمی باشد، سیاسی است، در نهایت با وجود تاکید و حتی تهدیدی که از سوی دولت شوروی برای عضویتش وجود دارد، آن را قبول نمیکند اما مطالعاتی که در دوره تبعیدش درباره ایران و قفقاز انجام میدهد باعث میشود با یکسری از شرقشناسان مشهور مانند پروفسور مار و بارتولد ارتباط داشته باشد و با آنها درباره تاریخ و فرهنگ ایران و آذربایجان بحث و گفتوگو گند.
مترجم کتاب «در خانه همسایهها» با نگاهی به موضوع اران و آذربایجان و نقش رسولزاده در آن بیان کرد: افسانهای که مساواتیها درباره منطقه آذربایجان ما در نامگذاری اران یا آران به آذربایجان ساختند کار رسولزاده بود و باعث شد که نام آن را به آذربایجان تغییر دهند. در بخشی از این خاطرات روای به شکلی میگوید این دو منطقه از دوران تاریخ نام هردوشان آذربایجان بوده است که من در پاروقی همین قسمت مطلب مفصلی در نقد دیدگاهش نوشتم.
دشتکینیا با مهم برشمردن خاطرات درباره قضیه خودمختاری آذربایجان ما در دوره استالین گفت: اما موضوع آذربایجان وقتی مهم میشود که رسولزاده ماجرایی را شرح میدهد، درباره وقتی که استالین او را به کاخ کرملین دعوت میکند و در هنگام گفتوگو با استالین متوجه میشود در سطوح عالی دولت شوروی موضوعی به صورت جدی مطرح میشود درباره آنجه که بعدا خودمختاری آذربایجان ما از سوی فرقه دموکرات و با حمایت شوروی به وجود آمد. به نظرم این موضوع نکته مهمی است، زیرا معمولا اینطور برداشت میشود که حمایت شوروی از خودمختاری آذربایجان در سال 1324 هنگام جنگ جهانی دوم شکل گرفت، در حالی که خاطرات رسولزاده از سال 1319 است و در آنجا مطرح میکند که حداقل در میان طیفی از دولتمردان شوروی مساله اتحاد دو آذربایجان را مطرح کرده بودند.