کانون نویسندگان ایران:حکومت آزادیستیزان بکتاش آبتین را به قتل رساند
کانون نویسندگان ایران ظهر روز شنبه ۱۸ دیماه ۱۴۰۰ در اطلاعیهای از درگذشت بکتاش آبتین خبر داد. آقای آبتین به دلیل ابتلا به کرونا در بیمارستان بستری بود و در چند روز گذشته پزشکان او را در کمای مصنوعی قرار داده بودند.
کانون نویسندگان ایران در اطلاعیه خود نوشته است:
«حکومت آزادیستیزان، گُردی از دلاوران آزادیخواه را از ما گرفت: بکتاش آبتین درگذشت
بکتاش آبتین (۱۴۰۰-۱۳۵۳)، شاعر، فیلمساز و عضو پایدار و برجستهی کانون نویسندگان ایران که جان شیرین خود را فدای آزادی کرد، از میان ما رفت.
کانون نویسندگان ایران ضمن تسلیت به خانوادهی آبتین، یاران او در کانون نویسندگان ایران، جامعهی مستقل فرهنگی کشور و همهی مردم آزادیخواه، ظرف ساعات آتی، بیانیهای به این مناسبت منتشر خواهد کرد و افکار عمومی را در جریان جزئیات ستمی که بر بکتاش آبتین رفت قرار خواهد داد.
بکتاش آبتین زنده است چون روح آزادیخواهی و ستیز با پلشتیِ استبداد و ستم زنده است.»
بکتاش آبتین از ۱۲ آذر با علائم کرونا به بهداری زندان اوین مراجعه کرد و تنها پس از وخامت حالش به بیمارستان طرف قرارداد زندان منتقل شد. خانواده و وکیل آبتین یک هفته پس از آن توانستند برای او از زندان مرخصی استعلاجی بگیرند و او را که در وضعیتی وخیم قرار داشت به بیمارستان دیگری منتقل کنند. او از ۱۱ دی ماه برای ادامهی درمان در وضعیت کمای مصنوعی قرار گرفت.
کانون نویسندگان ایران در روزهای اخیر در چندین اطلاعیه آبتین افکار عمومی را در جریان وضعیت بکتاش آبتین قرار داد.
علاوه بر بکتاش آبتین سه عضو دیگر کانون نویسندگان ایران؛ کیوان باژن، رضا خندان مهابادی و آرش گنجی، از مهر سال گذشته به اتهام «تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی» در زندان به سر میبرند. بکتاش و خندان هر کدام به شش سال زندان و باژن به سه سال و نیم زندان محکوم شدهاند.
روز گذشته انجمن قلم آمریکا (پن) در بیانیهای اعلام کرد حکومت ایران بارها آبتین را از دسترسی به درمان مناسب محروم کرده و زمینههای ابتلایش به این بیماری را نادیده گرفت.
از آبتین این مجموعه شعرها برجا مانده: «و پای من که قلم شد نوشت برگردیم»، «مژهها، چشمهایم را بخیه کردهاند»، «شناسنامهٔ خلوت»، «در میمون خودم پدربزرگم» و «پتک»
آبتین در مقام فیلمساز این آثار را ساخته: «کاملا خصوصی برای آگاهی عموم»(زندگی علیشاه مولوی)، «۱۳ اکتبر ۱۹۳۷»(زندگی لوریس چکناوریان)، «موریانهای با دندانهای شیری»(سلفپرتره از زندگی خود هنرمند)، «پارک مارک»، «میکا»، «مُری زن میخواد»، «آنسور» و «همایون خرم».