Print This Post Print This Post
تازه‌ها


درستایش دگراندیشی،علی میرفطروس

ازدفترِ بیداری ها و بیقراری ها

درستایش دگراندیشی

28مرداد 1389=19اوت 2010

«درجامعه ای که همه،یک جور می اندیشند،دیگر کسی

نمی اندیشد».

نمی دانم که این جملهء درخشان را کجاخوانده ام ولی باید افزود جامعه ای که درآن،همه،یک جور می اندیشند،یک«ملّت» نیست بلکه یک«اُمّت»است.

تاریخِ سرکوبِ دگراندیشی و دگراندیشان درایران به قول فردوسی،«یکی داستان است پُرآب چشم»که پس از گذشت قرن ها،هنوزنیز ادامه دارد.در تاریخ معاصرایران،سلطهء پرونده ساز و دروغپردازِحزب توده و اعتقادبه اینکه«هرکه بامانیست،برمااست»براین عارضهء شوم،رنگ و لعاب تازه ای بخشیده که نمونه هایش را در برخی سایت ها و افاضات بعضی مُجریان رادیو-تلویزیون های وطنی ملاحظه می کنیم.باخودم می گویم:

-کسانی که می خواستند محموداحمدی نژاد را تغییردهند،خود،به احمدی نژاد تبدیل شده اند!

 

***

فرستادن این مطلب برای دیگران