گاهنامۀ تئوفانس،برگردانِ محمود فاضلی بیرجندی منتشر شد
–
انتشارات برسم برگردانِ فارسی «گاهنامۀ تئوفانس» را به همّت مترجم برجسته،دکتر محمود فاضلی بیرجندی منتشر کرده است.
کتاب، منبعی مهم برای تاریخ نویسان است که آگاهی های ناب از امپراتوری بیزانس، امپراتوری پارس و فتوحات اسلامیان بخواهند. گزارش های کتاب از بیست سال پیش از برآمدن اسلام تا به سال 196 قمری ـ دوره خلافت مامون ـ می رسد.
گاهنامه تئوفانس پُر ارج ترین و استادانه ترین، در میان آثار گاهنامه نویسان بیزانسی است. قالب سالنامه دارد و رخدادهای هر سال را جداگانه ثبت کرده است.
تئوفانس به نهایت کوشیده تا اسکلتی درست، به استوارترین قالب ممکن گاهنامه نگاری بر پا بدارد و گوشت و پِی کتابش را بر آن سوار کند.
درباره آثار تئوفانس بر گاهنامه نویسان بیزانس سخن ها گفته شده. گاهنامه نویسان پس از او کتاب تئوفانس را منبع خبر و هم الگو گرفته و براساس آن گاهنامه های خود را نوشته اند. اما بیشتر آنان باریک بینی او را نداشته اند.
برای ما ایرانیان که درد کمبود منابع کهن تاریخی داریم این دسته کتابها بخشهایی را از تاریکی ها و نادانسته ها روشن می گرداند. ارج ویژه این کتاب آن است که در همان روزگاری نوشته شده که از آن خبر می دهد و پژوهش آیندگان در باره آن نیست.
گاهنامه تئوفانس رخدادهای سال ۶۰۲ تا ۸۱۲ میلادی را گزارش کرده که چند سالی پیش از برآمدن اسلام تا زمان خلافت مامون عباسی را در بر می گیرد.
برای ما ایرانیان که دچار کمبود منابع کهن تاریخی هستیم این دسته کتابها بخشهایی را از تاریکی ها و نادانسته ها روشن می گرداند. ارج ویژۀ این کتاب آن است که در همان روزگاری نوشته شده که از آن خبر می دهد.دو نمونۀ کوتاه از خبرهای کتاب در زیر آورده می شود:
سال ۶۰۳ میلادی
در این سال خسرو، شاهنشاه پارس، سپاهیان عظیمی گرد آورد و به جنگ روم فرستاد. ژرمانوس که این خبر را شنید به هراس افتاد، اما چارهای نبود، و وارد کارزار شد. او خود هم در نبرد زخم برداشت، اما محافظانش او را به سلامت از معرکه به در کشیدند و به کنستانتینا رساندند. رومیان در این جنگ شکست خوردند، و ژرمانوس هم در روز یازدهم درگذشت.
فوکاس برای آرام نگهداشتن آبارها، پیمانهایی را که با خاقان داشت استوارتر کرد، و لشکریانش را هم از اروپا به آسیا برد. بخشی را به جنگ پارسها فرستاد و بخش دیگر را مامور کرد تا نرسس را در ادسا فروگیرند.
در همین حین، خسرو نیز همزمان با رومیان وارد آرخامون شد؛ نبرد را با حملهای آغاز کرد که با پیلان به دژ صورت داد و پیروزی بزرگی بهره خویش گرداند. خیلی از رومیان را زنده اسیر گرفت، و کشت. در پی این کارها به مملکت خودش بازگشت.
سال ۸۰۹ / ۱۹۳ قمری
در این سال هارون فرمانروای عربها در ماه مارس در اندرون مملکت پارس، در سرزمین موسوم به خراسان، درگذشت. بر جای او پسرش محمد، نشست که مردی بود نالایق. برادرش عبدالله با لشکریان پدرش، از همان خراسان، بر برادر شورید: این شورش منشا جنگ داخلی در میان اتباع عرب حکومت شد. در آن احوال، اهالی سوریه، مصر، و لیبی، هم تشکیل دولتهای مجزا دادند و به ضدیت با همدیگر روال اوضاع را پریشیدند. قتل و کشتار و دزدی و نیز همه رقم تبهکاری بر ضد خودشان و نیز بر ضد عیسویانی درگرفت که در قلمرو عربها به سر میبردند. کشتاری که از همدیگر، و نیز از ما، کردند به مدت پنج سالی دوام داشت که دورۀ آشوب بود.
به نقل از تلگرام مترجم